این یک دکل حفاریست، همانجایی که من 14روز کار می کنم و به ازایش 14 روز استراحت، و این نوع کار کردن را اقماری گویند. در مشاغلی که امکان رفت و آمد هر روزه وجود ندارد، کارکنان معمولا به صورت اقماری کار می کنند.ارتفاع بالاترین نقطه ی دکل که Crown (تاج) گفته می شود، از زمین تقریبا 60 متر است.
این تصویر کل لوکیشن را نشان می دهد. کانکس هایی که در تصویر دیده می شود، محل کار کارمندان است که عبارتند از: رییس دستگاه (نماینده ی شرکت حفاری به عنوان پیمانکار)، کمپانی من (نماینده ی شرکت کارفرما)، گلشناس، زمین شناس، مکانیک و برقکار. یک کانکس مربوط به غذاخوری کارمندان و یکی برای کارگران.
کارگران مشغول کارند! اسم این کارگرها راف نک (Rough Neck) است. با توجه به اسمشان فکر می کنم نیازی به توضیح نباشد که چه کار سخت و طاقت فرسایی دارند. و این پایین ترین رده ی شغلی روی سکوی حفاری ست. بعد از چند ماه یا چند سال، بسته به توانایی های فیزیکی و کمی هم ذهنی و البته کلفتی پارتی، به سمت های بالاتری دست پیدا می کنند که به ترتیب عبارتند از "دکل بان"، "کمک حفار"، "حفار"، "رییس دستگاه شب" و در نهایت "رییس دستگاه" و این در صورتیست که کارگر رسمی باشند (که اخیرا از صدقه ی سر اصل 44 تعدادشان روز به روز کمتر می شود)، درغیر اینصورت با داشتن مدرک دیپلم (که بسیار کمیاب است) حداکثر تا کمک حفاری و بدون آن تا دکل بانی ارتقاء شغل پیدا می کنند. اگر در طی این سالهای مشقت بار کار بر روی سکوی حفاری بر اثر حادثه جان شان را از دست ندهند و یا دچار قطع عضو نشوند، تقریبا بدون استثناء دچار بیماری هایی از قبیل آرتروز گردن و کمر می شوند و پس از بازنشستگی در 60 سالگی، طی کمتر از پنج سال فوت می کنند.
ایشان حفار هستند. آنقدر باید بالای سرش را نگاه کند (جایی که دکل بان در ارتفاع 27 متری از سکو مشغول کار است) که آرتروز گردن می گیرد.
کارگران جایی برای استراحت ندارند، حتی اگر کار نباشد باید دوازده ساعت! روی سکو باشند و فقط می توانند دور از چشم "رییس دستگاه" و "کمپانی من" اینگونه که می بینید استراحت کنند. فراموش نکنید که اغلب حفاری ها در بیابان های استان خوزستان انجام می شود که نه گرمایش برای من و شما قابل تحمل است و نه سرمایش.
کانکسی که در تصویر می بینید محل کار من و همکارانم است. ما فقط زمان هایی که کارفرما در خواست حفر چاه جهت دار کند، در محل حاضر می شویم. به این ترتیب که زمین شناس، زاویه از خط عمود، جهت جغرافیایی و عمق چاه مورد نظر را به ما اعلام می کند و ما با استفاده از تجهیزات خاصی که داریم، پروژه را انجام می دهیم. یکی از دلایل حفاری جهت دار برداشت بهینه از میادین نفت و گاز است.
تصویری که مشاهده می کنید مربوط به حادثه ی فوران چاه است. هر کدام از این لوله های حفاری بیش یک تن وزن دارند و از بالای سکو (گوشه ی سمت چپ بالای تصویر) بر اثر فشار حاصل از فوران نفت پرتاب شده و بر روی کانکس ما افتاده و آن را شکافته است و لوله ی دیگر که بیش یک متر در زمین فرو رفته است به گفته ی حاضرین در محل تعدادی از همین لوله های یک تنی به فاصله ی بیش از 200 متری پرتاب شده اند. شدت و قدرت فوران چاه را توانستید هضم کنید؟